بابک ریاحیپور یکی از چهرههای برجسته موسیقی معاصر ایران است؛ نوازندهای خلاق که در کنار مهارت فنی بالا، نقش پررنگی در شکلگیری و گسترش موسیقی راک، تلفیقی و پاپ در ایران ایفا کرده است. او نهتنها به عنوان نوازنده گیتار بیس، بلکه به عنوان یک موزیسین منعطف و جریانساز شناخته میشود که مسیرهای متفاوتی در موسیقی ایران را تجربه و هموار کرده است.
شروعی متفاوت: از تهران تا آلمان
بابک ریاحیپور در ایران به دنیا آمد، اما در نوجوانی و در میانه دهه ۱۳۶۰ (۱۹۸۰ میلادی)، به آلمان مهاجرت کرد؛ در دورهای که فعالیت موسیقایی در ایران با محدودیتها و خطرهای زیادی همراه بود. آشنایی او با گیتار بیس کاملاً اتفاقی بود. در دوران دبیرستان، دوستی یک بیس قرضی در اختیارش گذاشت و همین اتفاق مسیر زندگیاش را تغییر داد.
علاقه، تمرین و استعداد ذاتی باعث شد خیلی زود در این ساز پیشرفت کند. او ابتدا خودآموز بود، سپس با استادان مختلف در آلمان کار کرد. دوران نوجوانی او با شنیدن موسیقی گروههایی چون Deep Purple، AC/DC و سایر گروههای هارد راک و Thrash Metal گذشت؛ سبکهایی که ریاحیپور را از همان ابتدا به سمت موسیقی پرانرژی و شورانگیز کشاندند.
بازگشت به ایران و شکلگیری گروه “آویژه”
در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی)، بابک ریاحیپور در حالی به ایران بازگشت که تصور میکرد موسیقی را کنار گذاشته و در انتشارات خانوادگی مشغول خواهد شد. اما آشنایی اتفاقی با فواد حجازی، سپس بابک امینی و در ادامه با کاوه و کوروش یغمایی، دوباره او را به دنیای موسیقی بازگرداند.
نتیجه این ارتباطها، تشکیل گروه آویژه با رامین بهنا و جمعی از موزیسینهای جوان بود. آویژه یکی از نخستین گروههای موسیقی تلفیقی ایران به شمار میرود که ترکیب نوآورانهای از سازهای ایرانی مثل سنتور با سازهای غربی مانند گیتار و درامز ارائه میداد. آلبومهایی چون «نخستین» و «پایکوبان» از این گروه، نهتنها از رادیو پخش میشدند، بلکه در زمانهای بدون شبکههای اجتماعی، با تبلیغات سنتی و دستی، مخاطبان زیادی جذب کردند.
همکاری با کوروش یغمایی و ورود به موسیقی پاپ
در اواخر دهه ۱۳۷۰، بابک ریاحیپور همراه کوروش یغمایی در یک تور کنسرت به کشورهای اسکاندیناوی رفت. هرچند این اجراها با چالشهایی روبهرو بودند، تجربه کار با کوروش یغمایی و تمرینهای سختگیرانهاش، تاثیر ماندگاری بر ریاحیپور گذاشت.
پس از آن، او بهتدریج وارد فضای موسیقی پاپ شد و با خوانندگانی چون مانی رهنما، خشایار اعتمادی، قاسم افشار و محمد اصفهانی همکاری کرد. توانایی او در تطبیق با سبکهای مختلف موسیقی، در کنار خلاقیت در ساخت بیسلاینهای جذاب، باعث شد به یکی از پرکارترین نوازندگان استودیویی زمان خود تبدیل شود. همکاریاش در سه آلبوم فرمان فتحعلیان، از جمله پروژههایی است که خودش نیز به آنها افتخار میکند.
«آزمون و خطا»؛ آلبومی شخصی و مستقل
در سال ۱۳۸۲، بابک ریاحیپور آلبوم «آزمون و خطا» را منتشر کرد. این آلبوم بیشتر Instrumental بود و برخلاف جریان غالب بازار موسیقی آن زمان که بر خواننده و ترانه متمرکز بود، تمرکز خود را بر ساز و موسیقی بدون کلام گذاشت. در این آلبوم هنرمندانی چون شاهرخ، کسری، رضا مقدس و شهرام با او همکاری داشتند. هرچند آلبوم از نظر هنری با کیفیت بالا بود، اما به دلیل نبود فضای مناسب برای موسیقی بیکلام، در فروش موفقیت چندانی به دست نیاورد.
گروه اوهام؛ موسیقی مستقل در دل محدودیتها
بابک ریاحیپور یکی از اعضای موسس گروه اوهام نیز بود؛ گروهی که با تلفیق شعر فارسی، صداهای الکترونیک، و عناصر موسیقی راک، سبک منحصربهفردی ارائه داد. آلبوم نخست اوهام به دلیل عدم دریافت مجوز رسمی، به شکل غیررسمی و دستبهدست منتشر شد و بهسرعت محبوب شد. پلتفرمهایی مانند MySpace در آن زمان نقش مهمی در دیدهشدن آثار این گروه داشتند.
با این حال، پس از کنسرت ناموفق اوهام در آلمان، بابک ریاحیپور ترجیح داد از این پروژه فاصله بگیرد و بیشتر در ایران به فعالیت بپردازد.
نگاه امروزی: موسیقی برای دل، نه بازار
در سالهای اخیر، بابک ریاحیپور ترجیح داده فعالیت خود را به اجرای زنده در فضای مستقل و تجربههای نزدیک با مخاطب در کافهها محدود کند. او معتقد است که موسیقی باید با عشق اجرا شود، نه صرفاً برای فروش یا شهرت. به همین دلیل، از کنسرتهای رسمی پاپ فاصله گرفته و تمرکز خود را بر پروژههای شخصی، همکاری با گروههایی چون پارکینگ و ادامه فعالیت با اوهام گذاشته است.
ریاحیپور آینده موسیقی مستقل در ایران را هرچند محدود، اما روشن میبیند. از نگاه او، در حالی که موسیقی تجاری جهان به سمت آنچه او «Junk Music» یا «موسیقی فستفودی» مینامد پیش میرود، هنوز هم فضا برای خلق آثار اورجینال و عمیق وجود دارد.