امین حقره، با نام هنری جوما، هنرمندی است که روایتگری را به عنوان رسالت اصلی خود برگزیده است؛ روایتی از دل تاریخ، فرهنگ و جامعه. پروژهی هنری او، جوما، نه صرفاً مجموعهای از آثار موسیقایی، بلکه یک حرکت اجتماعی است که بهواسطهی آن تلاش میکند قصههایی را بازگو کند که اغلب در هیاهوی رسانه و تاریخ فراموش شدهاند.
از مددکاری اجتماعی تا صدای قصهها
فعالیت حرفهای امین حقره در ابتدا با شغلی اداری آغاز شد؛ حسابداری در نهادهایی چون انجمن حمایت زندانیان. اما علاقهاش به مسائل اجتماعی او را به سمت مددکاری اجتماعی سوق داد. سالها کار با زندانیان و خانوادههایشان، او را با واقعیتهای تلخ و در عین حال الهامبخش مواجه کرد. یکی از نقاط عطف زندگیاش، ارتباط نزدیک با یکی از زندانیان محکوم به قصاص بود؛ کسی که پیشتر شاعر، نقاش و نویسنده بود. جملهای که آن زندانی در واپسین لحظات زندگی به او گفت – «قصهی منو بگو» – برای همیشه در ذهن و دل حقره ماند و مسیر زندگی هنری او را تغییر داد.
در همان دوران، امین متوجه شد که موسیقی و ترانه زبان مشترک بسیاری از زندانیان است. او کلاسهایی برای ترانهنویسی در زندان برگزار کرد و حتی نوازندهای را از بیرون به آن فضا آورد. این تجربهها، پایههای «پروژه جوما» را شکل دادند.
پروژه جوما؛ موسیقی بهمثابه روایت اجتماعی
پروژه جوما تلاشی است برای تبدیل قصهها و واقعیتهای اجتماعی به زبان ترانه. در نگاه امین حقره، هنر نباید تنها ابزار زیبایی یا بیان فردی باشد، بلکه باید وسیلهای برای تأثیر اجتماعی، آگاهیبخشی و جریانسازی فرهنگی باشد. او معتقد است در ایران، ترانه – به دلیل دسترسی آسان و هزینهی کم – یکی از مؤثرترین ابزارها برای انتقال مفاهیم عمیق اجتماعی است.
در قالب پروژه «راوی ترانههای ناخوانده»، حقره به سراغ قصههایی میرود که از نگاه عموم پنهان ماندهاند. این روایتها بر اساس پژوهش میدانی، گفتگو با افراد محلی، و تجربهی زیستهی او شکل میگیرند. او این دادهها را به ترانه تبدیل میکند و گاه از شعرهای موجود بهره میبرد، اما همواره تلاش میکند روایت نهایی، تصویر روشنی از قصهگو یا شخصیت اصلی ارائه دهد.
استقلال مالی برای صداقت هنری
امین حقره بهخوبی آگاه است که زیستن صرف از راه هنر در ایران، هنرمند را در معرض مصالحه با واقعیتهای مالی و سیاسی قرار میدهد. به همین دلیل، او استقلال مالی خود را از طریق کار مشاوره اجتماعی حفظ میکند. او با صراحت میگوید که حاضر نیست به خاطر حمایت مالی، روایت خود را تحریف یا سانسور کند.
در مورد انتشار آثار جوما نیز، حقره مسیر متفاوتی را برگزیده است. او آثارش را بهطور رایگان و آسان در دسترس عموم قرار میدهد – از جمله در تلگرام – زیرا معتقد است قصهها باید شنیده شوند، نه فروخته. این رویکرد از نظر اقتصادی شاید عقلانی نباشد، اما از نظر انسانی، در راستای فلسفهی اوست: ارتباط قلبی با مخاطب.
نقدی درونگرا به موسیقی مستقل گیلان
امین حقره از نزدیک ناظر جریان موسیقی مستقل در گیلان است؛ جریانی که آن را پرجنبوجوش و امیدبخش میداند، اما در عین حال معتقد است باید از درون نقد شود. او هشدار میدهد که برچسب “مستقل” نباید بهانهای برای کیفیت پایین، بیبرنامگی یا بیاحترامی به مخاطب باشد. او تأکید دارد که استقلال هنری منافاتی با دقت در اجرا، طراحی صحنه، یا حتی نظم در آغاز برنامه ندارد.
در نگاه او، ریشههای موسیقی مدرن در گیلان به دهه ۱۳۱۰ بازمیگردد؛ دورانی که هنرمندانی چون احمد عاشورپور، جهانگیر سرتیپ پور و فهیمه اکبر با بهرهگیری از سازهای جهانی مانند گیتار، ویولن، پیانو و آکاردئون، دست به خلق ترانههایی تازه زدند و مسیر موسیقی منطقه را تغییر دادند.
او تصویر امروزی از موسیقی گیلان که اغلب در رسانهها ارائه میشود – با تمرکز بر لباسهای روستایی و سازهای سنتی خاص – را تصویرسازی ساختگی و گاه تحقیرآمیز میداند؛ نمایشی برای گردشگر و بازار، نه آینهی واقعیت فرهنگی منطقه.
هنرمندی با تعهد اجتماعی
آنچه امین حقره را از بسیاری از هنرمندان متمایز میکند، ترکیب منحصربهفردی از تجربهی اجتماعی، روایتمحوری، نگاه تحلیلی، و صداقت در عمل است. او همزمان با ارائهی آثار، نقدی دلسوزانه و شفاف به درون جریانهای هنری وارد میکند و سعی دارد از هنر به عنوان ابزاری برای آگاهی، همدلی، و مقاومت فرهنگی بهره ببرد.
لینک ها و منابع