فردین خلعتبری

فردین خلعتبری از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های موسیقی ایران است که نامش با موسیقی فیلم و سریال گره خورده، اما فعالیت‌های او فراتر از این حوزه می‌رود. آثار مستقل، همکاری با خوانندگان برجسته، تجربه در ژانرهای گوناگون از جمله jazz و موسیقی experimental، و نگاهی منحصربه‌فرد به نسبت هنر و زندگی، شخصیت هنری او را متمایز کرده است.

از کلاس‌های فنی تا دنیای موسیقی

خلعتبری ابتدا دانشجوی رشته‌ای فنی در دانشگاه صنعتی شریف بود، اما خیلی زود فهمید مسیرش جای دیگری‌ست. در همان ترم دوم، تحصیل را رها کرد و به موسیقی روی آورد؛ تصمیمی که به گفته خودش برای علاقه‌مندان به هنر چیز غریبی نیست. پیش از دانشگاه هم موسیقی بخشی جدی از زندگی‌اش بود.

او فعالیت هنری‌اش را از نوجوانی در مازندران آغاز کرد؛ همراه با برادر و دوستانش گروه موسیقی پاپ تشکیل دادند و در جشن‌های آموزش‌وپرورش و حتی مراسم عروسی اجرا داشتند. پدرش رئیس تربیت بدنی چالوس بود و در ابتدا چندان با این فعالیت‌ها موافق نبود. با این حال، فردین خلعتبری معتقد است تجربه اجرا در عروسی‌ها درس‌های مهمی درباره ارتباط بی‌واسطه با مخاطب به او داد؛ ارتباطی که به باور او گاهی در اجراهای حرفه‌ای‌تر و فضای رسمی‌تر کمتر دیده می‌شود.

میان ورزش، تحصیل و موسیقی

در سال‌هایی، او هم‌زمان بسکتبال حرفه‌ای بازی می‌کرد، موسیقی می‌نواخت و در دانشگاه درس می‌خواند. همیشه پارتیتور موسیقی و فلوتش در کنار لباس‌های ورزشی‌اش بود. تا اینکه توصیه یک دوست باعث شد تمرکزش را روی موسیقی بگذارد؛ انتخابی که زندگی حرفه‌ای او را شکل داد.

تاثیر فضای فرهنگی پس از انقلاب

با وقوع انقلاب اسلامی، خلعتبری به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیوست و در آنجا با شکل دیگری از موسیقی و کار فرهنگی آشنا شد. او گروهی برای اجرا با سازهای عرفانی تشکیل داد و به مرور از فضای موسیقی پاپ فاصله گرفت، چون موسیقی را به‌صورت آکادمیک دنبال می‌کرد و با موسیقی‌های غیرایرانی هم آشنا شد.

با این حال، به پشتوانه‌های ادبی موسیقی پاپ قبل از انقلاب همچون اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو، شهیار قنبری، ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، محمدعلی بهمنی و حسین منزوی توجه دارد. او بین موسیقی پاپ مناسب رقص و آنچه در سینما مورد استفاده قرار می‌گرفت تمایز قائل می‌شود و از آهنگسازانی چون بابک بیات و واروژان به عنوان چهره‌های تاثیرگذار یاد می‌کند.

سیاست یا هنر؟

خلعتبری در نوجوانی آرزو داشت رئیس‌جمهور شود تا دنیا را بهتر کند، اما بعدها دریافت که در ایران، سیاست تاثیر چندانی ندارد و این هنر است که می‌تواند مخاطب را عمیق‌تر تحت‌تأثیر قرار دهد. او باور دارد هنر نه از موضع بالاتر، بلکه با یادگیری از مردم، با دغدغه‌های انسانی، عشق و زندگی روزمره است که تأثیر واقعی می‌گذارد.

انعطاف در موسیقی فیلم

در حوزه موسیقی فیلم، خلعتبری خود را آهنگسازی منعطف می‌داند که موسیقی را برای فیلم می‌نویسد، نه برای خودش. او می‌کوشد موسیقی را با حال و هوای اثر و دیدگاه کارگردان هماهنگ کند. به گفته او، برخی آهنگسازها به دلیل سبک شخصی خودشان انتخاب می‌شوند و برخی دیگر به دلیل توانایی در انطباق با نیازهای اثر؛ و او در دسته دوم قرار می‌گیرد. سینما، فیلمنامه، کارگردان و حتی شرایط اقتصادی در انتخاب پروژه برای او مؤثرند، اما هر پروژه‌ای را نمی‌پذیرد و از کارهایی که بیشتر مبتذل هستند پرهیز می‌کند.

همکاری با چهره‌های ماندگار

از مهم‌ترین همکاری‌های او، ساخت موسیقی برای سریال‌های ماندگار حسن فتحی چون «شب دهم» و «مدار صفر درجه» است که با صدای علیرضا قربانی اجرا شدند. موسیقی سریال «جیران» با صدای همایون شجریان نیز از آثار پرمخاطب اوست. او این آثار را سانتی‌منتال و متناسب با فضای روایت می‌داند.

از دیگر نمونه‌های قابل توجه، موسیقی طنز «زیر بازارچه» با صدای مرتضی احمدی و موسیقی فیلم «خوش رکاب» است که حال و هوایی کوچه‌بازاری دارد. همین انعطاف در فضاهای متفاوت باعث شد ابراهیم حاتمی کیا برای فیلم «به رنگ ارغوان» سراغ او بیاید.

آلبوم‌های مستقل و نگاه غیرتجاری

در کنار موسیقی فیلم، خلعتبری آلبوم‌های مستقلی نیز منتشر کرده است؛ از جمله «گاه فراموشی» و «امشب کنار غزل‌های من بخواب» با صدای همایون شجریان. به باور او، این آلبوم‌ها برای مخاطب عام ساخته نشده‌اند، بلکه برای نسل جوان روشنفکر با دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی خاص تولید شده‌اند. آلبوم «گاه فراموشی» با حضور موزیسین jazz اهل سوئد، Björn Meyer، شکل گرفته و ترکیبی از jazz و موسیقی تجربی را ارائه می‌دهد.

تجربه‌های متفاوت

او ساخت موسیقی برای انیمیشن‌های علی‌اکبر صادقی و همچنین همکاری با فریدون فروغی در فیلم «دختری به نام تندر» را تجربه‌هایی خاص می‌داند. فروغی در این فیلم پس از سال‌ها سکوت، برای خواندن بازگشت.

تاثیرگذاری، نه لزوماً شهرت

خلعتبری معتقد است موسیقی بدون نیاز به کلام یا تصویر، می‌تواند در ناخودآگاه مخاطب نفوذ کند و زندگی‌اش را دگرگون سازد. او شنیدن موسیقی‌اش از ماشین‌های در حال عبور در خیابان را نشانه‌ای از رسیدن اثر به دل مردم می‌داند، اما موفقیت را تنها در محبوب شدن نمی‌بیند.

تعهد به سینمای مستقل

 

در کنار پروژه‌های پرهزینه، او هر سال برای یکی دو فیلم مستقل و کم‌بودجه موسیقی می‌سازد؛ بدون چشم‌داشت مالی. به باور خلعتبری، در زمانه‌ای که صدای روشنفکران کمتر شنیده می‌شود، وظیفه هنرمند توجه به ذهن‌های متفاوت و دگراندیش است. او موسیقی را فضایی برای اندیشیدن می‌داند، نه صرفاً ابزاری برای دیده‌شدن یا سرگرمی.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!