فرشاد قنبری، رپر، آهنگساز و نویسنده ایرانی، یکی از چهرههای برجستهی رپ فارسی است که با آلبومهایی چون رند و ۴۰۴ شناخته میشود. او که متولد تهران و بزرگشدهی گرمسار است، در حال حاضر در تهران زندگی میکند و مسیر هنریاش را از دوران کودکی با شنیدن نوار کاستهای موسیقی آغاز کرده است.
از سهتار تا سمپل
فرشاد در نوجوانی به موسیقی سنتی گرایش پیدا کرد و حدود سه تا چهار سال به یادگیری ساز سهتار پرداخت. همزمان با نرمافزارهای ساخت موسیقی آشنا شد و به شنیدن سبکهای مختلفی مانند متال، راک، و بهویژه رپ روی آورد. شنیدن آثار هیچکس در رپ فارسی و بعدتر، آشنایی با Eminem و بهویژه قطعهی “Lose Yourself” نقطهی عطفی در زندگی او شد. همین تأثیر باعث شد تا مسیر حرفهایاش در ساخت موسیقی آغاز شود.
شکلگیری صدا و معنا
فرشاد ابتدا بهصورت تفریحی برای دوستانش موسیقی میساخت، اما با گذشت زمان، دغدغههای درونی و تأملات عمیقتری وارد آثارش شدند. آموزش سنتی موسیقی، تاثیر زیادی بر نگاه درونی و ساختارمند او گذاشت. تجربهی زندگی در گرمسار – شهری کوچک با محدودیتهای خاص – نیز نقش مهمی در شکلگیری نگاه انتقادی و اجتماعی او ایفا کرد، نگاهی که هنوز هم در شعرهایش دیده میشود.
آغاز حرفهای با تصمیمی آگاهانه
در ۱۸ سالگی، فرشاد تصمیم گرفت موسیقی را بهعنوان مسیر اصلی زندگیاش انتخاب کند، حتی با وجود چالشهایی چون افت تحصیلی. انگیزهی اصلی او نه شهرت یا درآمد، بلکه رسیدن به رضایت درونی از خلق اثر بود. این تصمیم او را به همکاری با هنرمندان دیگری چون علی سورنا، بنیامین و بامداد رساند و تجربهی همکاری با آهنگسازانی مانند سعید دهقان نیز به عمق و تنوع آثارش افزود.
از شنیدن تا ساختن
با گذشت زمان، فرشاد به این نتیجه رسید که برای بیان دقیق مفاهیم ذهنیاش، باید خود مسئولیت آهنگسازی آثارش را نیز برعهده بگیرد. او بهصورت تجربی، آهنگسازی را یاد گرفت و از سمپلمحوری فاصله گرفت. در آثار او، ابتدا صدایی در ذهن شکل میگیرد، سپس شعر و مضمون حول آن ساخته میشود. این رویکرد منجر به خلق فضاهایی سینماتیک و ساخت آلبومهایی مفهومی شد.
رند؛ آغاز دورهی روایی در رپ فارسی
با آغاز آلبوم رند، فرشاد تمرکز ویژهای بر ساخت آثار مفهومی (Concept Albums) پیدا کرد. این آلبومها دارای روایت، شخصیتپردازی و ساختار داستانی هستند و با استفاده از سازهای زهی، عناصر Rock، و فضای آخرالزمانی، به اثری سینمایی نزدیک میشوند. او تحت تأثیر موسیقی فیلم، بهویژه آثار Hans Zimmer، و سینما، مخصوصاً فیلمهایی چون The Dark Knight، در تلاش است تا جهانی فانتزی خلق کند که دغدغههای روزمره و اجتماعی را از زبان شخصیتهای آن روایت کند.
موسیقی با طعم فکر و سرگرمی
فرشاد معتقد است آثار مفهومی نباید تبدیل به مقاله شوند. او سرگرمکننده بودن فرم و روایت را ضروری میداند و از برچسبهایی مانند “سوبر” – در معنای خشک و جدی – فاصله میگیرد. تجربهی شخصی او از افسردگی و استفاده از دارو، نقش مهمی در نگرشش به موسیقی دارد. او بهشدت منتقد فضای ترند و مد در موسیقی است و آن را عامل ابتذال و تضعیف سلیقهی مخاطب میداند. از نظر او، هنرمند باید بهجای پیروی از سلیقهی بازار، سلیقهی جدید خلق کند و مخاطب را با خود همراه سازد.
«نویسنده»؛ برهنگی درونی در برابر مخاطب
آلبوم نویسنده یکی از شخصیترین آثار فرشاد است که از تجربهی افسردگی، حس شرم و بیارزشی درونی او الهام گرفته است. شخصیت “دیو بازدارنده” در این آلبوم، صدای نمادینی است از موانع درونی که ذهن انسان را محدود میکنند. گرچه فضای آلبوم تاریک است، اما پایان آن روزنهای از امید را نشان میدهد. فرشاد تلاش میکند از طریق این اثر، مسئلهی شرم و خودسانسوری را که در جامعه ما کمتر به آن پرداخته شده، در سطحی هنری مطرح کند.
سکوتی که صدا شد
تنهایی، بخش مهمی از فرآیند هنری فرشاد است. او ساعتهای زیادی را در خلوت صرف ساخت موسیقی و طراحی صدا میکند. این تمرکز به او اجازه میدهد تا جهانهای صوتی و روایی منحصربهفردی خلق کند. همزمان، به عنوان یک شهروند آگاه، عقاید اجتماعی و سیاسی خود را نیز بدون وابستگی به قالب موسیقی، در فضای عمومی و مجازی بیان میکند. مخالفت با هرگونه استبداد یا سیستم ضدفردیت، یکی از اصول بنیادین در زندگی و هنر اوست.
گاتهام و صعود به سطح جهانی
یکی از اتفاقات مهم در مسیر کاری فرشاد، استفاده از قطعهی بیکلام او با نام توت سیاه در قسمت دوم سریال Penguin، بخشی از دنیای Batman، است. این قطعه از طریق قراردادی با یک لیبل و درج در کاتالوگ مخصوص سوپروایزرهای موسیقی فیلم، انتخاب شد. برای فرشاد، این اتفاق نه فقط افتخارآمیز، بلکه نشانهای از جهانی بودن زبان موسیقیاش است.
هنرمند؛ صد برابر سختی
در پایان، فرشاد تأکید میکند که هنرمندان امروز – بهویژه در فضای ایران – باید صد برابر بیشتر از شرایط عادی تلاش کنند تا در مسیر خود باقی بمانند. اما آنچه این راه را هموار میکند، باور درونی به آن چیزی است که خلق میکنند. نه دنبال سود بودن، نه دنبال شهرت، بلکه رضایت واقعی از آنچه بهوجود میآورند.