رضا جعفری با بیش از یک دهه و نیم تجربه، یکی از چهرههای قابل توجه در جریان نوظهور موسیقی مستقل ایران است. فعالیت حرفهای او با نواختن گیتار بیس و علاقه به موسیقی متال آغاز شد؛ علاقهای که در نخستین گروهش، “سیزیف”، شکل گرفت. انتخاب این نام، اشارهای به سختیهای فعالیت در ژانر متال در ایران بود؛ تلاشی بیپایان در برابر جریانی سنگین.
در کنار اجرای کاور، گروه سیزیف قدم به تولید قطعات اورجینال گذاشت و حتی برای برگزاری تور سراسری در ایران تلاش کرد. با وجود همه موانع و لغوها، این تجربیات نقطهعطفی برای رضا بودند؛ نقطههایی که مسیر او را بهسوی استقلال، تنوع، و درک عمیقتر از مخاطب هدایت کردند.
پس از گذراندن خدمت سربازی و دریافت مدرک مهندسی نفت، رضا آشنایی تازهای با سازهای بادی پیدا کرد. اما آنچه مسیرش را به کلی تغییر داد، ورود جدی به دنیای گیتار کلاسیک و در ادامه، تحصیل در رشته موسیقی بود. او بدون اتمام کارشناسی، از مسیر مهندسی وارد مقطع ارشد موسیقی شد؛ تصمیمی که به نوعی نشان از تمایل او برای پیوند میان ساختار و خلاقیت دارد.
یکی از چرخشهای کلیدی در مسیر هنریاش، آغاز خوانندگی بود. ابتدا به پیشنهاد یک همکار، سپس با باور به توانایی در اجرای تمام اجزای یک قطعه، رضا تصمیم گرفت خودش بنویسد، خودش بخواند و خودش اجرا کند. همین خواستِ استقلال، پایهگذار دوران تازهای در کارنامهاش شد. نوشتههایش در ابتدا بسیار شخصی بودند، اما بعدها با پروژههایی مثل نوشتن برای انجمن اتیسم، به سمت دغدغههای اجتماعی و جمعی حرکت کرد.
از نگاه رضا، تمام ژانرهایی که مخاطب وسیع دارند—از متال تا پاپ—زیر چتر «پاپیولار» قرار میگیرند. برای او، تغییر سبک از متال به پاپ نه یک «چرخش» که نوعی «بازتر شدن» بوده است. او حالا با گیتار یا پیانو و صدایش، احساسات لطیف و تجربههای انسانی را بیان میکند؛ چیزی که در ساختارهای سخت متال گاهی محدود بود. الهامپذیری از گروههایی مانند Radiohead و Arctic Monkeys، و همزمان تأمل در شرایط زیست هنری در ایران، نگاه او را به تعادل رسانده است.
در مسیر اجراهای زنده، رضا تجربیات منحصر بهفردی دارد. از کنسرتهای سولو گرفته تا لایوهای اینستاگرامی در دوران کرونا که بهصورت بلیتفروشی اختیاری برگزار شدند و با استقبال بیسابقهای مواجه شدند. او از این تجربه نه تنها برای توسعه مخاطب، بلکه برای شناخت دقیقتر آنها بهره گرفت. اما این نزدیکی نیز چالشهایی داشت؛ از جمله وسواس در دریافت بازخورد و تأثیر منفی آن بر روند خلاقیت.
یکی از مهمترین نقاط عطف در کارنامه او، حضور در برنامه «عصر جدید» بود؛ جایی که برخلاف پیشنهاد تهیهکنندهها، تصمیم گرفت قطعه شخصی خودش—«رقص سایه»—را اجرا کند. این انتخاب، با وجود خطرهای احتمالی، توجه بسیاری را جلب کرد و پیشنهادهای همکاری زیادی را برایش بههمراه آورد. اما قراردادهای چندساله با ساختاری محدودکننده برای او جذابیتی نداشتند؛ رضا ترجیح داد مسیر مستقلش را ادامه دهد.
او در ادامه تصمیم گرفت برای مدتی از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرد و روی ضبط و انتشار آثار خود تمرکز کند. آلبوم او با نام «استکهلم» آماده انتشار بود که رخدادهای اجتماعی سال ۱۴۰۱ موجب شد انتشار آن را متوقف کند. در عوض، قطعهای متناسب با فضای آن روزها منتشر کرد که با واکنش درخور توجه و همدلی مخاطبان همراه شد.
رضا جعفری اکنون یکی از چهرههای جریان پاپ مستقل در ایران است؛ جریانی که از سازوکارهای سنتی صنعت موسیقی فاصله گرفته و با استفاده از فضای مجازی، به دنبال صدایی آزادتر، انسانیتر و عمیقتر است. آلبوم او «استکهلم»، روایتی خطی از یک رابطه است؛ سفری موسیقایی میان شور، تردید، فروپاشی، و بازسازی.